رفتن به بالا
  • پنجشنبه - 30 مهر 1394 - 06:51
  • کد خبر : ۲۵۶
  • چاپ خبر : آزمون بزرگ «وفای به عهد» غرب  آژا نس در مرحله اجرای توافق
یادداشت بین الملل؛

آزمون بزرگ «وفای به عهد» غرب آژا نس در مرحله اجرای توافق

بازی در دوران پسابرجام اقتضائات و قواعدی دارد که باید آنها را مدنظر قرار داد. مهمترین این اقتضائات حفظ گارد بسته و تاکید بر بی اعتماد بودن ذاتی طرف مقابل به ویژه آمریکاست. آژانس نیز چنین وضعیتی دارد.

بازی در دوران پسابرجام اقتضائات و قواعدی دارد که باید آنها را مدنظر قرار داد. مهمترین این اقتضائات حفظ گارد بسته و تاکید بر بی اعتماد بودن ذاتی طرف مقابل به ویژه آمریکاست. آژانس نیز چنین وضعیتی دارد.

یادداشت بین الملل ـ محمد قادری: سرانجام متعاقب تصویب برجام در شورای عالی امنیت ملی و تایید طرح مربوط به چگونگی اجرای آن در مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، روند اجرایی شدن برجام آغاز شد و باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا دستورهای اولیه را برای آماده سازی نهادهای اجرایی و قانونی آمریکا برای لغو تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با برنامه هسته ای ایران را صادر کرد.

اتحادیه اروپا نیز با صدور بیانیه ای همه تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با برنامه هسته ای ایران را لغو کرد اما اجرای آن را منوط به گزارش آژانس و اجرای تعهدات جمهوری اسلامی ایران در مورد نیروگاه های نطنز، اراک، فردو و… کرد.

نکته آنکه؛ معادله به گونه ای ترسیم شده است که طرف مقابل در دوران آماده سازی برای لغو تحریم ها و ما در مقام اجرای عینی تعهدات قرار داریم. نکته دیگر اینکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و مقامات مسئول کشورمان اعلام کرده اند که جمهوری اسلامی ایران از روز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک ـ ۱۸ اکتبر ـ به صورت مشروط پروتکل الحاقی توافق نامه پادمانی را تا زمان تصویب آن توسط مجلس اجرا می‌کند و ترتیبات فرعی کد اصلاحیه ۳.۱ توافقنامه پادمانی را نیز به طور کامل اجرا خواهد کرد.

در این خصوص مواردی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:

اول: در علم حقوق هر جمله، کلمه و حتی حرف اضافه معنا و جایگاه خاص خود را دارد. این قاعده در خصوص اسناد بین المللی از جمله معاهدات، پیمان ها، پروتکل ها، موافقت نامه ها و متعاقبا برنامه جامع اقدام مشترک نیز صادق است.

بر این اساس؛ آنچه امروز با آن مواجه هستیم «اعلام لغو مشروط تحریم ها از سوی اروپا» و «اعلام آماده باش اوباما به نهادهای قانونی آمریکا برای لغو مشروط تحریم ها» است. بنابراین نباید این دو مورد را مترادف با «لغو قطعی تحریم ها» حداقل تا این زمان دانست، چه، هنوز تا زمان اجرایی شدن برجام حدود دو ماه و بلکه بیشتر زمان باقی مانده است. از این رو باید این حقیقت را در تحلیل خود نسبت به برهه فعلی مدنظر قرار دهیم.

دوم: آژانس بین المللی انرژی اتمی باید ارزیابی دقیق خود را از «اجرایی شدن گام های اولیه توافق از سوی ایران» و همچنین گزارش خود را در خصوص «ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته ای ایران در گذشته» که بر پایه شانتاژ غرب و گزارش های دو پهلوی خود آژانس ایجاد شده است، به طرف مقابل یعنی اعضای ۱+۵ ارائه نماید و در صورتی که این گزارش موید روند طی شده از سوی ایران باشد، توافق اجرایی خواهد شد.

بدیهی است که در این معادله باید کماکان بی اعتمادی خود به آژانس را حفظ کرد، نهادی که برخورد و مواجهه آن با فعالیت های هسته ای صلح آمیز کشورمان تاکنون متغیری وابسته به اخم و لبخند آمریکا و دیگر اعضای ۱+۵ بوده است.

سوم: «دوران پسابرجام» هم اکنون به صورت قطعی کلید خورده است. به عبارت بهتر؛ می توان قطعا اعلام کرد که ما اکنون وارد دوران پسابرجام شده ایم. دوران پسابرجام به لحاظ زمانی پس از اعلام تایید برجام قابلیت تحقق و تفسیر را داشت. اکنون نیز طرف های مذاکره کننده با تایید جمع بندی مشترک مذاکرات هسته ای، آغاز رسمی دوران پسابرجام را اعلام کرده اند.

بازی در دوران پسابرجام اقتضائات و قواعدی دارد که باید آنها را مدنظر قرار داد. مهم ترین این اقتضائات، حفظ گارد بسته و تاکید بر بی اعتماد بودن ذاتی طرف مقابل به ویژه آمریکاست. آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز دقیقا چنین وضعیتی دارد.

در دوران پسابرجام، باید معادله را به گونه ای رقم بزنیم که در زمان اجرایی شدن احتمالی توافق، ما عامل تعیین کننده و تاثیرگذار باشیم نه عامل تاثیر پذیر از بازی رقیب.

چهارم: قواعد مهمی که باید در دوران پسابرجام و خصوصا از اکنون تا زمان اجرایی شدن توافق هسته ای مدنظر قرار دهیم، مواردی مانند اصرار بر خطوط قرمز سیاست خارجی، استفاده بهینه و موثر از فرصت ها و نقاط قوت برجام، مقابله جمعی نظام با نقاط ضعف برجام، آینده پژوهی موثر در قبال برجام، نگاه غیرقطعی به توافق هسته‌ای، آینده پژوهی در خصوص رفتار بازیگران دخیل در پرونده هسته ای و… هستند.

تاکنون بارها تاکید شده است که برجام حکم کالبدی دارد که روح جاری در آن باید توسط کشورمان دمیده شود. نگاه غیر واقع بینانه، افراط یا تفریط گرایانه و نفی نقاط قوت و ضعف برجام در ابعاد و حوزه های مختلف و از آن مهم تر، تفسیر نادرست برجام در یک قالب و استراتژی نادرست ـ استراتژی هایی بازدارنده مانند تبدیل دشمن به دوست ـ سبب خواهد شد تا روح سالمی در کالبد برجام دمیده نشود. در آن صورت، برجام به جای نقطه قوت، به نقطه آسیب دستگاه سیاست خارجی کشورمان، آن هم در این برهه حساس و تعیین کننده تبدیل می شود.

از این رو باید ضمن ارج نهادن به زحمات زیادی که اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در این مسیر طولانی و پر افت و خیز کشیده اند، از اکنون خود را برای رصد بازی رقبای قسم خورده خود در نظام بین الملل و در راس آنها ایالات متحده آمریکا آماده کنیم.

بر این اساس؛ «استراتژی مدیریت رفتار رقیب» تنها استراتژی واقع بینانه ای است که می توان برجام را ذیل آن مورد تفسیر قرار داد و «رصد هوشمندانه بازی دشمن»، «حمایت حکیمانه از دستگاه اجرایی کشور» و «نقد منصفانه در مسیر اجرایی شدن برجام» سه گانه ای هستند که باید آنها را مدنظر قرار داد. بنابراین در دوران حساس پسابرجام نباید لحظه ای از نگاه محاسباتی و موشکافانه دقیق حقوقی، فنی، راهبردی و سیاسی در قبال برنامه جامع اقدام مشترک غفلت ورزید. بدیهی است که ملت ایران اکنون به صورتی موشکافانه تر رفتار ایالات متحده آمریکا و دیگر اعضای ۱+۵ و آژانس بین المللی انرژی اتمی را مورد نظارت و تفسیر قرار خواهد داد.

به بیان بهتر؛ غرب آزمون اعتمادسازی سختی در مقابل ملت غیور ایران پیش روی خود خواهد داشت، آزمونی که از اکنون به صورتی جدی تر آغاز شده اما زمان پایان آن نامحدود و نامشخص است و بدیهی است که هر گاه غرب در این آزمون مهم دچار لغزش و خطا شود، ناچار به پرداخت هزینه های شکست در آزمون اعتمادسازی و تحمل تبعات رفتار کارشکنانه خود خواهد بود. قاعده ای که باید از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان به صورت مکرر مورد تاکید قرار گیرد.

اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه